کعبه دقیقا در مکانی قرار دارد که ...
واقعا شگفت انگیز است!! دقیقا در شهری که پر انرژی ترین نقطه ی موجود در این کره ی خاکی است !!
دلیل علمی : زیرا بیشترین تقاطع مسیرهای حامل انرژی در این مکان به وقوع می پیوندد.
اما این فقط چیزی نیست که اهمیت مکان مقدس کعبه را متمایز می کند، کعبه قویترین انرژی را روی زمین منتشر و انتقال می دهد و حرکت این انرژی در حقیقت عکس عقربه های ساعت است
بنابراین می توانید حدس بزنید که خداوند از مسلمانان خواستند در چه جهتی به دور کعبه بچرخند !
مسلمانان هفت بار به دور خانه کعبه گردش میکنند همگی در جهت عکس عقربه های ساعت می دانید چرا ؟
مهمترین علتی که ما انسانها را به این زندگی و این بعد زندگی محدود کرده محدودیت های زمان و مکان است . بنابراین اگر کسی بخواهد این بعد و این هستی را ترک کند بایستی خود را از قید زمان و مکان رها کند ، بنابراین چرخش در خلاف عقربه های ساعت ، این حرکت در واقع چه کار می کند و چه نمادی دارد
این حرکات در واقع به شما کمک می کند، روح خود را تا حدی متعالی کنید که از قید زمان و مکان رها شوید با اینکار حس بسیار منحصر به فرد و زیبا و پر انرژی را تجربه کنید که قدری شما را تا ابد تغییر دهد .
اگر چرخش به دور خانه خدا کمک می کند تا روح خود را تعالی بدهیم و از محدودیت های این جهان حداقل از لحاظ روحانی رها شوید می توانید حدس بزنید چرا ما اینکار را 7 بار انجام می دهیم ؟ مطمئنا حکمتی پشت این قضیه است البته من معتقدم به آن
جند طبقه روحانی (آسمانی)در این جهان وجود دارد ؟
" هفت طبقه، هفت آسمان و طبقه روحانی بالای سر ما وجود دارد ".
تحلیل نویسنده مجموعه ظهور:هفت طبقه هفت آسمان و طبقه روحانی ،در هر گردش یک طبقه روحانی صعود می کنیم و از محبت و معنویت لایزال خداوندی می نوشیم ، خدا به انسان با این اعمال می فهماند که برای بهترین آفریده شده و صلاح و کمال و آزادی انسان در بریدن از غیر و از خود و پیوستگی به خداست

سخنانی از شهید شریعتی :
نمی خواهم درویشانه و صوفیانه سخن بگویم و (خزیده در خویش) بلکه آزادی در بریدن از غیر است از خود و پیوستگی به" او"ست .فنا در راه، و مردم در حیات و حرکت نوع و کفش شدن در پای عابری و راهی در زیر گام های رهگذری و عصیانی فریادی ندایی نوری نشانه ای کلمه ای پله ا یی .....و به هر حال چیزی نه برای ماندن و نه مردن که برای به مصرف رسیدن و یا به کار آمدن و محو شدن در راه آزادی و هجرت و صعود یک نسل یک قوم یا یک نوع که هر چه هست همین است و بقای فرد نیز همین فنای اوست در راه .
در سرنوشت ، انسان خدایی که دارد "می شود" و او باقی است و هر که در او می میرد به خدا می رسد زنده و جاودان کنار او می ماند و از دست او می خورد و می آشامد .

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: